تق تق تق معلم با کچ به تخته می کوبد صدای آشنای کالس های ما برای جلب توجه دانش آموزان در زمان تدریس. اگر قرار است دانش آموزان در کالس مطلبی را درک کنند و یاد بگیرند الزمه ی اصلی آن این است که اول به آن موضوع توجه کنند.سخت ترین لحظه برای یک معلم این است که حس کند در زمانی که تدریس می کند کسی به او توجه نمی کند.اگر می خواهید دچار این احساس وحشتناک و درد آور نشوید حتما این مقاله را بخوانید.
ببخشید می خواهم کمی نق بزنم ، اما بعدش چند راهکار معرفی می کنم که از دلتان در بیاورم روند کاری برخی معلمان در نظام آموزشی ما غیر از این نیست: از همان ابتدای مهر شروع می کنند به تدریس ، پاییز که تمام شد دغدغه ی آنها می شود کنترل کالس و امتحان گرفتن ، وضع انظباطی و درسی مخاطبانشان در آخر زمستان جالب نیست بعد گله می کنند که بچه ها درس نمی خوانند.
یک بار در دوران دانشجویی استاد یک پروژه گروهی به ما واگذار کرد. بعد خواست تا هر پنج نفر به صورت "دایره" دور هم بنشینیم و در رابطه با انجام پروژه تصمیم بگیریم من به عنوان سرگروه شروع به صحبت با اعضا کردم . به محض اینکه حواس استاد پرت شد یکی از اعضای گروه به من گفت :"ببین محمد جان شما که خودت خوب می تونی این کار رو انجام بدی جون من، ما رو اذیت نکن ،شما اسم ما رو آخر پروژه بنویس ما پولش رو میدیم ". دیدم بقیه اعضای گروه هم به شدت با این طرح موافق هستند. من هم به رای جمع احترام گذاشتم و توانستم در آن زمان یک گوشی خوب بخرم!
سالهاست که آموزگاران بدنبال راههایی برای تغییر دادن شیوه های تدریس هستند. اینکه چگونه با استفاده از فن آوری جدید و مدرن روشهای آموزشی را دگرگون کنند. مفهومی که از آن بعنوان "کالس معکوس" یاد می شود. معکوس در اینجا به مفهوم بدست آوردن اطالعات جدید و آموزش در منزل و به جای آن، انجام تکالیف درسی در مدرسه است.
صادق هدایت می گوید: » این افسانه ها با قدرت مرموزی انسان را با همۀ آفرینش بستگی می دهد و مربوط می سازد.از این لحاظ ملت های عامیانه مخصوص برای بچه ها مناسب است که احتیاج دارند هر آنچه نیاکان ابتدایی انسان شروع کرده اند در خودشان حس بنمایند« سه کلید قصه گویی برای تدریس یکی از کارهایی که تدریس را هم برای معلم و هم برای دانش آموز دلچسب می کند قصه گویی است. این مقاله به شما می گوید که : چرا قصه بگوییم؟ چه قصه ای بگوییم؟ چگونه قصه بگوییم؟
چند فرمول برای یاد گرفتن اسامی دانش آموزان مدتی پیش بعد از سال ها معلم ریاضی دوره ی دبیرستانم را درخیابان دیدم،جلو رفتم و سالم کردم. ایشان به من گفت: سالم آقا محمد حافظی نژاد عزیز"واقعا تعجب کردم . فکرش را هم نمی کردم بعد از گذشت این همه سال اینقدر خوب اسم من را به خاطر بیاورند و اینکار باعث شد بیشتر از گذشته دوستشان داشته باشم و در طرف دیگر هم هستن معلمان و اساتیدی که سال تمام می شود و هنوز اسم دانش آموزان را یاد نگرفته اند چطور ممکن است شما حتی اسم دانش آموزان را یاد نگیرید ، بعد توقع داشته باشید که یک ارتباط خوب بین شما برقرار بشود در ادامه سه ترفند برای یادگیری اسامی دانش آموزان ارائه می شود.
چگونه برای مخاطبانی که شما را دشمن خود می دانند تدریس کنید؟ اولین سال اول خدمتم در یک مدرسه غیر انتفاعی در یکی از شهرهای شمالی کشور تدریس می کردم. مدرسه ی راهنمایی پسرانه. مدرسه ی شلوغی بود.بیشتر دانش آموزان پر توقع و لجباز بودند.این حالت ناشی از تربیت خانوادگی و بیشتر مربوط به جو حاکم بر مدرسه بود. از ابتدای سال تنش هایی در کالس درس رخ می داد . چند ماه به همین روش گذشت و این بی نظمی ها روز به روز بیشتر می شد. در اولین جلسه بعد از عید نوروز وقتی وارد کالس سوم شدم نماینده کالس گفت "برپا " همه خیلی منظم ایستادند ، گفتم ممنون "بفرمایید" هیچ کس ننشست ،بدون هیچ مناسبتی شروع به خواندن سرود جمهوری اسالمی ایران کردند .